جدول جو
جدول جو

معنی غم پرورد - جستجوی لغت در جدول جو

غم پرورد(مُ دَ / دِ)
آنکه پیوسته در غم و اندوه باشد. غم پرور:
در باغچۀ عمر من غم پرورد
نه سرو نه سبزه ماند نه لاله و ورد
بر خرمن ایام من از غایت درد
نه خوشه نه دانه ماند نه کاه و نه گرد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
غم پرورد
آنکه همیشه در غم و اندوه باشد پرورده غم
تصویری از غم پرورد
تصویر غم پرورد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غم پروری
تصویر غم پروری
غم پرور بودن، پیوسته در غم و اندوه بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غم پرور
تصویر غم پرور
آنکه پیوسته در غم و اندوه باشد
فرهنگ فارسی عمید
(خُ پَرْ وَ)
پروردۀ خم. آنچه در خم پرورده شود. کنایه از شراب
لغت نامه دهخدا
(غَ پَرْ وَ)
غم پرور بودن. پیوسته در غم و اندوه بودن. رجوع به غم پرور شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
پروردۀ غم. آنکه پیوسته در غم و اندوه باشد: خواهر غم پرور
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
روغن گل پرورد، روغنی که به گل آمیخته دارند، خوشبوی کردن گیسو یا تن را
لغت نامه دهخدا
نمک پرور. نمک پرورده. رجوع به نمک پرورده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غم پرورده
تصویر غم پرورده
آنکه همیشه در غم و اندوه باشد پرورده غم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غم پروری
تصویر غم پروری
حالت و کیفیت غم پرور پیوسته در غم بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غم پرور
تصویر غم پرور
آنکه پیوسته در غم و اندوه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل پرورد
تصویر گل پرورد
آنچه با گل آمیخته باشند: روغن گل پرورد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه با نان و نمک و هزینه دیگری تربیت یافته: علی قلی خان شاملو... نمک پرورده آن خاندان (محمد میرزا) بود
فرهنگ لغت هوشیار